نیمه تاریک وجود از بخشی از وجود شما سخن میگوید که به روی آن چشم بسته و نادیدهاش گرفتهاید؛ بخشی از خود شما که بودن پذیررش آن هیچگاه کامل نخواهید شد و به یکپارچگی دست نخواهید یافت. دبی فورد در این اثر به شما یادآور میشود که هریک از ویژگیهای انسانی همچون موهبتی خداداد هستند که کاربرد و نقشی خاص در ابراز خویشتن حقیقی ما دارند. از این رو تقسیمبندی آنها به خود و بد از دیدگاه تنگ و بسته ما سرچشمه میگیرد و تنها به محدودیتمان در هماهنگی با جریان سرشار و پرتکاپوی هستی میانجامد. او با شرح نمونههایی زنده، شفاف و تکاندهنده از تجارب خود و مراجعه کنندگانش، چشمها را به بیکرانگی وجود انسانی میگشاید و اثبات میکند که همان بخشهای مطرود وجودمان گنجهایی مدفون در تاریکی هستند که چنانچه آنها را بجوییم و بیابیم، میتوانیم از دایرهی سرگشتگی تکرار شکستها، ناامیدیها و درجا زدنها در زندگی خود فرارتر رویم و آنگونه که شایسته هستیم زندگی کنیم.
بخشی از کتاب نیمه تاریک وجود
بیشتر ما انسانها تنها به دلیل تحمل نکردن بار رنج و دردی که بر دوشمان است، از مسیر رشد فردی خارج میشویم. این کتاب، نیمه تاریک وجود، درصدد روشن کردن آن جنبه از وجودمان است که موجب تخریب روابط شده، روحمان را نابود کرده و مانع از تحقق آرزوهایمان شده است. کارل یونگ، روانشناس بنام سوئیسی، این بخش از وجود انسان را «سایه» نامیده است، یعنی جنبهای از روح انسان که در برگیرنده همه ویژگیهایی است که ما سعی در پنهان کردن از دیگران یا نادیده آنها داریم، یعنی بخشهای تاریکی که معتقدیم هیچ یک از اعضای خانواده، دوستان و مهمتر از همه خودمان نمیتوانیم آنها را بپذیریم. این بخش به واسطه ضمیر خودآگاه ما بهشدت در عذاب است و ما سعی میکنیم آن را مدام از خودمان و دیگران پنهان کنیم. پیامی که از این بخش پنهانی دریافت میکنیم بسیار ساده است: در من مشکلی وجود دارد، من مورد تأیید و علاقه دیگران نیستم، من بیلیقات و بیارزشم.
در کتاب نیمه تاریک وجود خواهید خواند
ما در جهان نیستیم، بلکه در جهان در درون ماست. اولینبار با شنیدن این جمله گج شدم. چطور جهان در دورن ماست؟ یعنی چطور ممکن است که شما یا انسان دیگری در درون من زندگی کنید؟ چندین سال طول کشید تا فهمیدم آنچه که در درون من است، همان هزاران ویژگی و خصوصیاتی است که در همه ما انسانها مشترک است و در زیر ظاهر انسانی، کپی کامل بشریت قرار گرفته است. طبق مدل هولوگرافیک، هر یک از ما جهان کوچکی هستیم که در جهان بزرگتری قرار گرفتهایم. دانش کل جهان در درون هریک از ماست. اگر هولوگرام کارت اعتباری یا گواهینماه رانندگی خود را به تکههای کوچک برش بزنید و روی هر تکه اشعه نوری بتابانید، تصویر هولوگرام را در هر تکه مشاهده خواهید کرد. به همین ترتیب، با بررسی انسان نیز، هولوگرام تمام هستی یا دی.ان.ای. در او نمایان خواهد شد.
گوشهای از کتاب نیمه تاریک وجود
در درون هر یک از ما گنجینهای از طلا پنهان شده است. این ذات طلایی همان روح خالص و باشکوه ماست که آزاد است و در حال درخشش. اما روی این طلا را پوششی از سفال سخت پوشانده است. این پوشش از ترس ما ناشی شده و هما نقاب اجتماعیای است که به چهره زدهایم و خود را به وسیله این نقاب به دیگران معرفی میکنیم. با آشکار کردن سایه، این نقاب هم کنار میرود. باید به این نقاب با عشق و مهربانی بنگریم. زیرا دانستن چیزی که زیر آب پنهان شده بسیار با اهمیت است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.