بهومیل هرابال در قسمت موراویای سرزمین چک به دنیا آمد و در 1948 دکترای حقوق گرفت. او کتاب تنهایی پرهیاهو را در فاصله سالهای 1974 تا 1976 نوشت و از آنجا که در کشورش ممنوعالقلم بود اثر در سال 1976 به صورت مخفیانه منتشر شد.
نگاهی به کتاب تنهایی پرهیاهو
تنهایی پرهیاهو ماجرای عشق آدمیزاد به کتاب است. اینکه چگونه یک کتاب میتواند برای آدم فراتر از یک کتاب (یک جسمواره) باشد، و ما نیز در مقابل آن، فراتر از یک خواننده و یا مخاطبی گذرا باشیم. راوی مردی به نام هانتا که سی و پنج ساز از عمرش را در کار کاغذ باطله و کار با دستگاه پرس کاغذ سپری کرده است. کار او پرس کردن کتاب و ساختن بستههای کاغذیست. تنهایی برای هانتا نوعی تقدیر و سرنوشت غیرقابل تغییر است. و به نوعی میپذیرد که تقدیر او در انزوایی پردردسر رقم خورده است. انزوایی چنان سهمگین که برخورد چندباره با عشقی زمینی نیز نمیتواند در آن خللی ایجاد کند. و در چنین مخمصهای، تنها نکتهی آرامشبخش وجود دنیای بیانتهای کتابهاست.
کتاب بر پایهی چند تناقض بزرگ بنیان گذاشته شده. کسی که عاشق کتابهاست، آنها را در طبلههای پرس میاندازد.اما در واقع فقط عشق عمیق، توانسته سی و پنج سال طولانی هانتا را در زیرزمینی نمور و پر از چرک، نگه دارد. او عاشق کتابها شده و با کتابهایی که روزانه از دل طبلهها بیرون میکشد و به خانه میبرد، رابطهای غیرمعمولی برقرار کرده است. «من فقط به صورت فیزیکی تنها هستم و در خلوت به شدت شلوغ خودم زندگی میکنم، یک بینهایت و ابدیت بیقید، و گویا ازل و ابد نیز از افرادی چون من خوششان میآید.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.