کتاب «هری پاتر و تالار اسرار» دومین کتاب از مجموعه هری پاتر نوشته جی کی رولینگ است. این کتاب در سال ۱۹۹۸ منتشر شد و ماجراهای هری پاتر، پسری جادوگر، را در سال دوم تحصیلش در مدرسه جادوگری هاگوارتز دنبال میکند. در این کتاب، هری پس از بازگشت به هاگوارتز، با حوادث مرموزی مواجه میشود که دانشآموزان را به سنگ تبدیل میکنند. او و دوستانش، رون و هرماینی، تلاش میکنند تا راز تالار اسرار را کشف کنند و موجود خطرناکی که در آنجا مخفی شده را متوقف کنند. در این راه، هری با چالشهای مختلفی مواجه میشود و اسرار بیشتری درباره گذشته خود و ولدمورت، جادوگر تاریکی، آشکار میشود. این کتاب با ترکیب عناصر جادویی، ماجراجویی و راز، توانست توجه بسیاری از خوانندگان نوجوان و بزرگسال را به خود جلب کند و به یکی از پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شود.
بخشی از کتاب هری پاتر و تالار اسرار
هری که حسابی کنجکاو شده بود، پاکتنامه را باز کرد و از آن یک دسته کاغذ بیرون آور. در صفحه اول، با خطی پر پیچ و تاب و نقرهایرنگ نوشته شده بود: آیا حس میکنید از دنیای مدرن جادوگری عقب ماندهاید؟ از پس اجرای طلسمهای ساده هم برنمیآیید؟ آیا به خاطر استفاده ناشیانه از چوبدستی مورد تمسخر قرار گرفتهاید؟ چاره کارتان پیش ماست. دوره آموزشی طلسم همهکاره، دورهای نوین، تضمین شده و سریع و آسان است. صدها جادوگر و ساحره از روش آموزشی طلسم همهکاره بهره برهاند. مادام نتلزاز تاپشام گفته است: من هیچ استعدادی در به خاطر سپردن وردها نداشتم و دستپختم سوژه خنده دوست و فامیل بود. از وقتی که در دوره طلسم همهکاره شرکتکردهام، در تمامی مهمانیها زبانزد شدهام و دوست و آشنایان طرز تهیه دسرهایم را از من میپرسند. وارلاک پروداز دیدزبری گفته است: همسرم همیشه مرا به خاطر طلسمهای بهدردنخورم مسخره میکرد، اما تنها بعد از یک ماه شرکت در دوره طلسم همهکاره، موفق شدم او را تبدیل به یک گاومیش کنم. ممنون طلسم همهکاره.
هری با شگفتی بقیه کاغذها را از نظر گذراند. فیلج طلسم همهکاره را میخواست چهکار؟ یعنی او جادوگر خوبی نبود؟ تازه شروع به خواندن درس اول با عنوان چهگونه از چوب دستی استفاده کنیم کرده بود که صدای قدمهای فیلچ را از بیرون شنید. برگهها را داخل پاکت نامه چپاند و پاکت را روی میز انداخت. همان لحظه در باز شد. فیلج که قیافهای پیروزمندانه به خود گرفته بود داشت با خوشحالی به خانم نوریس میگفت: اون قفسه خیلی با ارزش بود. این بار بد عنق رو میندازن بیرون، گریه عزیزم نگاهش به هری افتاد و بعد سراسیمه خود را به پاکت نامه رساند. هری خیلی دیر متوجه شد پاکت نامه حدود نیم متر با جای قبلیاش فاصله دارد. فیلیچ مثل لبو قرمز شد. هری خود را آماده شنیدن داد و فریاد او کرد. فیلچ لنگلنگان به آن طرف میزش رفت، پاکت نامه را قاپید و داخل کشو انداخت. من من کنان پرسید: تو که این رو نخوندی؟ هری بیدرنگ دروغ گفت: نه. فیلچ دستهای استخوانیاش را درهم گره زد. اگه بفهمم نامه خصوصیام رو خوندی، البته مال من که نیست، واسه دوستمه، به هر حال امیدوارم دروغ نگفته باشی. هری وحشتزده به او چشم دوخته بود. تا حالا فیلچ را اینقدر عصبی ندیده بود. چشمهایش از حدقه بیرون زده بود ودودو میزد.
فهرست مطالب کتاب هری پاتر و تالار اسرار
- فصل اول: بدترین تولد دنیا
- فصل دوم: هشدار دابی
- فصل سوم: گودال
- فصل چهارم: در کتابفروشی جادویی
- فصل پنجم: بید کتکزن
- فصل ششم: گلیدروی لاکهارت
- فصل هفتم: گندزادهها و زمزمهها
- فصل هشتم: جشن مرگ
- فصل نهم: نوشته روی دیوار
- فصل دهم: بلاجر دغلباز
- فصل یازدهم: کلوپ دوئل
- فصل دوازدهم: معجون مرکب
- فصل سیزدهم: دفترخاطرات رازآلود
- فصل چهاردهم: کورنلیوس فاج
- فصل پانزدهم: آراگوگ
- فصل شانزدهم: تالا اسرار
- فصل هفدهم: نواده اسلیترین
- فصل هجدهم: پاداش دابی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.