کتاب ما تمامش می کنیم
کتاب مردی به نام اوه نشر یوشیتا
کتاب مردی که می خندد
مردی که می خندد نام رمانی از ویکتور هوگو نویسنده و شاعر فرانسوی است. ویکتور هوگو این رمان را در بروکسل نوشت و آن را در آوریل سال ۱۸۶۹ منتشر کرد. داستان کتاب در اوائل قرن هجدهم و در انگلستان روی می‌دهد. داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط «کومپراچیکو»ها یا همان خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه می‌خندد.
کتاب مرگ ایوان ایلیچ
مرگ ایوان ایلیچ همانطور که از عنوان آن به وضوح پیداست داستان ماه‌های پایانی یک مرد را روایت می‌کند: یک قاضی روسی نسبتاً مرفه و موفق. یک آسیب ظاهراً پیش پا افتاده به سرعت به چیزی بدتر تبدیل می‌شود. پزشکان انواع تشخیص ها، داروها را ارائه می‌دهند، اما در عرض چند هفته، ایوان ایلیچ می‌تواند ببیند که او مردی در حال مرگ است که با عذاب، ذلت، تنهایی خود مواجه شده است.
کتاب مغازه خودکشی
کتاب مغازه‌ی جادویی
کتاب مغازه‌ی خودکشی
کتاب ملت عشق
الیف شافاک نویسنده‌ی کتاب ملت عشق، یکی از بهترین و تحسین شده‌ترین رمان نویسان کشور ترکیه است که در رمان‌هایش، مشهور به توضیح کامل واقعیت‌های اتفاق افتاده در ماجراهای محتوی رمان‌هایش است.او از مدرسین دانشگاه «آریزونا» است که زندگی‌اش را بین دو کشور آمریکا و ترکیه تقسیم نموده است. این خانم در سال 1971 میلادی به دنیا آمد و نویسنده شش رمان: (چهل قانون عشق، نامردهای استانبول، خیره، معصومیت قبل از جنون، قصر حشرات، یک کار غیر رمانی) می‌باشد.
کتاب من او را دوست داشتم
آنا گاوالدا خود در باره این رمان می‌گوید: من این کتاب را دوست دارم، نسبت به آن احساس غرور می‌کنم. پس از انتشار مجموعه داستان «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» در سال 1999، «من او را دوست داشتم» نخستین رمان آنا گاوالدا است. می‌خواهم بگویم احساسات و تأثیرات انسانی در سطرسطر این کتاب موج می‌زند. پس از خواندن کتاب بخش‌هایی از آن در جایی از وجود شما رخنه می‌کند و با شما می‌ماند؛ این نکته بدیعی است و با خواندن هر کتابی اتفاق نمی‌افتد، آنا گاوالدا نویسند زبردستی است.
