گند زدم؛ و از آن بدتر این است که آن گند را جلوی صدها هزار جفت چشم زدم و از همه اینها بدتر این است که آقای لیون (مدیر مدرسهام که خیلی آدم بیاحساس و بیعاطفه است.)
روز گذشته تس و برادرش مکس با هم دیگر دعوا کردند. در اصل دعوای آنها سر یک موضوع بیمعنی و بیارزش بود. همیشه همینطور بود و دعوای آنها برسر هیچ و پوچ بود.