کتاب سالار مگسها
سالار مگسها سرگذشت گروهی پسر بچه است که بر اثر یک سانحه هوایی در جزیرهای متروک واقع در اقیانوس آرام بدون سرپرست رها میشوند. پسران شش تا دوازده سالهاند و هنوز تصویر روشنی از زندگی اجتماعی ندارند. در آغاز همهچیز به خوبی پیش میرود تا اینکه کمکم تنها دغدغه پسر بچهها رفع نیازهای ابتدایی جسمانیشان میشود و آنها خیلی زود به زندگی بدوی برمیگردند. پسران اجتماعی را شکل میدهند که در آن عدهای به دیگران زور میگویند به مرور معصومیت کودکانه جای خود را به خشونت و سلطهجویی میدهد و دوستی و مهربانی از این جمع کودکانه رخت برمیبندد.