بسیاری از مردم نمیدانند که ذهن آگاهی چیست. پاسخ ساده است. ذهن آگاهی نوعی مدیتیشن ساده است که عبارت از متمرکز کردن تمام توجه بر روی نفس کشیدنتان است. درست هنگامی که هوا به بدنتان وارد و از آن خارج میشود. این حالت ذهن آگاهی است. با این حال، رسیدن به این حالت، چالشبرانگیز است. در ادامه مرحله به مرحله، نحوه رسیدن به آن بیشتر آشنا خواهید شد. اولین قدم برای ذهنآگاهی، یادگیری این است که تمرکز خود را به سمتی که انتخاب شماست، هدایت کنید. ممکن است این تمرین بسیار دشوار باشد، زیرا ذهنتان بدون توجه به ترجیحات شما تمایل به سرگردانی دارد. اولین تکنیک بر تنفس شما متمرکز است که ابزاری عالی برای کمک در راستای ارتقای تمرکزتان است. این تمرین باعث میشود راحتتر تمرکز کنید و شما را وادار میکند که هنگام فکر کردن در مورد تنفستان، افکار خود را منسجم کرده و هنگامی که دچار هواسپرتی شدید، آنها را هدایت کنید. با مطالعهی کتاب «راهنمای مدیتیشن و ذهن آگاهی» میتوانید بیشتر بر ذهن خود حاکم شوید و آنرا به راحتی کنترل کنید.
بخشی از کتاب راهنمای مدیتیشن و ذهن آگاهی
ممکن است خیلی چیزها را احساس کنید یا اصلاً چیزی را حس نکنید. مهم نیست. چه آن را احساس کنید و چه نکنید، اشکالی ندارد هدف شما صرفاً توجه داشتن است. در حالی که مدیتیشن را ادامه میدهید، تمرکز خود را به سمت قفسه سینه و شکم خود تغییر دهید، جایی که حرکات ناشی از تنفس خود را حس خواهید کرد. تا جایی که میتوانید تمرکز خود را بر روی تنفس خود حفظ کنید. افکار خود را بر هر نفس متمرکز نگهدارید و به مشاهده احساس خود بنشینید. توجه داشتهباشید که وقتی رشته افکارتان گسسته میشود، دوباره خود را به سمت تمرکز بر تنفستان هدایت کنید. مدیتیشن سنتی به تنهایی انجام نمیشد. همیشه بخشی از نظام بزرگتری از آموزش ذهن بود. به ویژه، مدیتیشن فقط بخشی از سه جنبه اساسی بود. بخش اول آموزش، درک نحوه نگرش به این تکنیک است. این امر به معنای کشف پویایی ذهن و نحوه رفتار احتمالی آن، هنگام تمرین این تکنیک است. اما جنبه سومی نیز وجود دارد. پس از آشنا شدن با این تکنیک، تأکید بر ادغام کیفیت ذهن در زندگی روزمره خواهد بود. به دلیل عجله برای آوردن مدیتیشن به غرب، دو مورد از این جنبهها تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفت و بدون این دو قطعه پازل مبهم، ماهیت مدیتیشن از بین میرود. این امر به بخش جدا شده از موضوع اصلی خود تبدیل میشود. بنابراین شاید جای تعجب نباشد که مردم در طول سالها تا این حد با مدیتیشن درگیر بودهاند. برای اینکه مدیتیشن واقعاً مؤثر باشد، برای دریافت نتیجه بهتر از این تکنیک، مهم است که هر سه مؤلفه وجود داشته. بهترین روش برای نگرش به این تکنیکها، بهترین روش برای تمرین این تکنیکها و بهترین روش برای ادغام این تکنیکها، هیچ یک از این جنبههای این پازل مهم، از یکدیگر اهمیت بیشتر یا کمتر ندارد.
تصور کنید که خودروی زیبای کلاسیک به شما تحویل دادهاند که قرار است از آن مراقبت کنید. حالا فرض کنید که قبلاً هرگز با ماشین رانندگی نکردهاید، هرگز تجربهای نداشتید و این ماشین این قدر خاص و نادر است که حتی مطمئن نیستید که همه پدالها، اهرمها و دکمههای مختلف چه کار میکنند. رویکرد مدیتیشن مانند آموزش نحوه رانندگی با ماشین است. لازم نیست همه مکانیسم زیر کاپوت را بدانید، اما باید بدانید که پدالها، اهرمها و دکمههای مختلف چگونه کار میکنند. همچنین باید به قدرت ماشین، موقعیت خود در جاده و البته غیرقابل پیشبینی بودن ماشینهای اطرافتان عادت کنید. این رویکرد است. این یک ماشین معمولی نیست، ماشین کلاسیک است. بنابراین نیاز است که موتور را به طور منظم روشن کرد تا سالم بماند و دفعه بعد که میخواهید با آن رانندگی کنید، با حداکثر ظرفیت خود کار کند. اگر با ماشینهای کلاسیک آشنایی ندارید، در این صورت ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما این همان چیزی است که موتورهای قدیمی هر چند وقت یکبار به آن نیاز دارند. اینجاست که مدیتیشن وارد عمل میشود. نشستن روزانه و بدون اینکه واقعاً با ماشین رانندگی کنید، همانجا مینشینید و به موتور اجازه میدهید تا با سرعت آرام خودش حرکت کند، در حالی که به صدای آن گوش میدهید، با صدا و احساسات آن بیشتر آشنا میشوید. این همان تمرین است. اما اگر ماشین را هرگز به جایی نبرید چه فایدهای دارد؟ و در مورد مدیتیشن هم همینطور است. هدف آموزش مدیتیشن این نیست که همه زندگی خود را با چشمان بسته بنشینید، بلکه ادغام کردن آگاهی با حوزههای دیگر زندگیتان است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.