کتاب «قهرمان» در مورد یک حکایت است، حکایتی که زندگی من و انسانهای زیادی را در طول تاریخ از این رو به آن رو کرده است. این حکایت در هر کشور و فرهنگی از ابتدای خلقت بشر به عناوین مختلف نسل به نسل منتقل شده اما ریشه و بنیان آن همیشه چیزی مشابه و یکسان بوده است. این حکایت دربارهی قهرمانی است که دست به سفری بیباکانه روی این کرهی خاکی میزند. محل وقوع آن هم در این دنیای شگفتانگیز پر از اقیانوسهای بیانتها، کوهستانها، جنگلها، ساحلهای دیدنی و دشتهای پهناور است و انواع و اقسام موجودات و مخلوقات روی آن زندگی میکنند. انسان ساکن این کرهی خاکی از زیباییهای طبیعت لذت میبرد ولی قهرمان این نکته را درک میکند که زندگی همیشه برای انسان پر از چالش و درگیری است. انسان از دوران کودکی تا نوجوانی، بزرگسالی و پیری با مسائل و مشکلات مختلفی همچون درد و رنج و بیماریهای جسمانی، نداری، غم و غصه و در نهایت مرگ دست و پنجه نرم میکند. در کتاب «قهرمان» مطالعه خواهید کرد که چگونه با تمام فراز و نشیبهای زندگی مبارزه کنید و راه را برای خود هموار و از این مسیر لذت ببرید.
بخشی از کتاب قهرمان
ژوزف کمپبل یکی از معروفترین اسطوره شناسان جهان از طریق آموزشهای خردمندانهاش پیامی ساده و در عین حال ژرف را برای زندگی به ما داده است: کاری را در زندگی انجام بده که خوشحالت میکند. این عبارت قطب نمای زندگی تو است که به تو میگوید در هر لحظه باید رو به چه جهتی باشی. خوشحالی احساسی دلپذیر است که وقتی به سراغمان میآید که واقعاً عاشق کاری باشیم که انجامش میدهیم. خوشحالی رشتهای است که ما را به آرزوهایمان متصل میکند. بنابراین کاری را انجام میدهیم که خوشحالمان میکند آرزوهایمان را پیدا میکنیم و به دلیل بودنمان در این دنیا نیز پی میبریم. همواره دلش میخواست کارآفرین شود، اما اصلاً نمیدانست چه کسب و کاری را برای خودش راه بیاندازد. هنگامی که او با دوستانش به استرالیا و اندونزی سفر کرد کاری را انجام داد که بیشتر از هر کار دیگری عاشقش بود: موجسواری. نیک در آن سفر فکر کرد چقدر عالی میشد اگر دوربینی داشت که از حرکات خودش و دوستانش هنگام موجسواری عکس میگرفت. همین فکر پیش پا افتاده بذر ایدهای بزرگ و منجر به تولید دوربین گوپرو شد و باعث شد نیک وودمن تبدیل به یکی از جوانترین کارآفرینان میلیاردر جهان شود.
وقتی خوشحال هستی و کاری را که دوست داری انجام میدهی انرژیای وصف ناپذیر و قدرتمند از تو ساطع میشود که همین امر باعث جذب خوشحالی بیشتر میشود. حتی اگر تا حالا نتوانستی به آرزوهایت پیبیری، وقتی کاری که به آن عشق میورزی را انجام میدهی در مسیری قرار میگیری که تو را به سمت خوشبختی هدایت میکند. لین بیچلی میگوید: هر روز کاری را انجام بده که باعث خوشحالیات بشود. چند نفر این کار را میکنند؟ چند نفر پی بردهاند که انجام چه کاری آنها را خوشحال میکند و هر روز برای آن چقدر وقت صرف میکنند؟ وقتی هر روز کاری انجام میدهی که باعث میشود، در اصل کسیر خوشبختی را طی میکنی. با کارهایی ساده همانند نشستن در پارک یا باغ و جرعه جرعه قهوه نوشیدن و از هوای آزا و دنیای اطراف لذت بردن میتوانی این حس را تجربه کنی. مهم نیست که این لذتها چقدر کوچک و پیش افتاده هستند، مراقب باش هر روز دست به کاری بزنی که خوشحالت میکند. این به تو انگیزه میدهد کاری دیگری را انجام دهی که آن هم خوشحالت میکند، و بعد از آن هم کاری دیگر به دنبال آن به دنبال آن میآید و به زودی تمام این کارها همانند رشتههایی به یکدیگر متصل میشوند تا تو را به آرزوی بزرگت و یک زندگی بهتر برسانند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.