کتاب «نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد» نوشته آلبرت الیس و آرتور لانگ راهنمای خودیاری برای مدیریت خشم است. این کتاب در سال 1994 منتشر شد و از آن زمان تاکنون به بیش از 30 زبان ترجمه شده است.این کتاب بر این فرض استوار است که خشم یک احساس انتخابی است و ما میتوانیم یاد بگیریم که چگونه آن را کنترل کنیم. این کتاب به خوانندگان کمک میکند تا افکار و باورهای غیرمنطقی که منجر به خشم میشود را شناسایی و به چالش بکشند. همچنین به آنها مهارتهایی برای مقابله با موقعیتهای خشمآور به روشی سالم آموزش میدهد. «نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد» به دلیل رویکرد عملی و کاربردیاش مورد تحسین قرار گرفته است. این کتاب به زبان ساده و قابل فهم نوشته شده است و مملو از مثالهای واقعی است. همچنین شامل تمریناتی است که به خوانندگان کمک میکند تا آنچه را که یاد گرفتهاند به کار ببرند. کتاب «نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد» یک منبع ارزشمند برای هر کسی است که به دنبال کنترل خشم خود است. این کتابی است که میتوانید بارها و بارها به آن مراجعه کنید.
بخشی از کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
دنیای کار برای هر یک از ما بسیار متفاوت است، با این حال همهی ما با افراد و مسائلی رو به رو هستیم که ما را عصبی میکنند. گاهی اوقات این تنها رفتار رئیس همکار یا کارفرماست. گاهی اوقات این مورد به رئیسی مربوط میشود که همیشه کاستیهای خود را نادیده میگیرد، به نظرات کسی گوش نمیدهد، بیعرضهترین فرد در شرکت است، فردی خودکامه و از خودراضی میباشد یا کسی که کاملاً طرد شده است. شاید یک کارفرما یا همکار وجود داشته باشد که نسبت به کار خود بیتفاوت است و شما را از انجام کارتان باز میدارد یا شاید همکار است که عملکردش قابل قبول میباشد، اما کار با او طاقت فرساست. وقتی به افرادی فکر میکنید که اعصابتان را خراب میکنند میتوانید با اصطلاح کلی (افراد بد خلق) شروع کنید و سپس به موارد خاصتری فکر کنید که شما را عصبی میکنند، مانند نق زدن، غیر مسئول، تنبل، بیتوجه، بیکفایت، بیش از حد انتقادی و منفی خودپسند و از خود راضی، شایعه پراکنی، بیاحساس، بیش از حد حساس قربانی و نفرت انگیز. این فقط یکی است. نمونهای از تعداد بیشماری از مردم که میتوانیم اجازه دهیم اعصاب ما را در محل کار به هم بریزند. بیایید امیدوار باشیم که هیچ کدام از آنها را نداشته باشیم.
در مواقع دیگر، چیزهایی وجود دارند که اعصاب ما را تحت تأثیر قرار میدهند، مانند انتظارات غیر منطقی رئیس جلسات خسته کننده، اولویتهای متعدد یا تغییر حجم کاری سنگین، ضربالاجلهای مکرر، عدم اطمینان دربارهی آینده سیاستهای اداری و حواس پرتی مداوم ما بیشتر وقت خود را در محل کار میگذرانیم. طبق مطالعات اخیر بیش از ٤٦ ساعت در هفته و اگرچه به همکاران خود به اندازه ی عزیزانمان اهمیت نمیدهیم، اما همچنان احترام آنها را میخواهیم و مطمئناً میتوانیم از کمک آنها استفاده کنیم. به این دلیل آنها پتانسیل زیادی دارند که اعصاب ما را به هم بریزند. در هر شغلی از مشاغل سطح پایین منشی دفتردار کارگران خط تولید، تکنسینهای تعمیر و نگهداری گرفته تا مشاغل اجرایی سطح بالا و همه چیز در این بین مردم میتوانند هر روز اعصاب ما را به هم بریزند. به شرطی که اجازه دهیم. اگر به وحشتناک انگاری و باید سازی رو بیاورید، به احتمال زیاد خودتان را به حالت بیزاری و استیصال میکشانید در نهایت جیم را با هر دو تفکر مواجه می کنید یا ممکن است پیش رئیس بروید و از او انتقاد کنید. ممکن است زیرکانه کارهایی انجام دهید که او را بیچاره کنید. به طوری که کارش را رها کند یا راه دیگری پیدا میکنید که برخی از واحدهای کاری دیگر را با او مرتبط سازید.
فهرست مطالب کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
- فصل اول: چطور به افراد اجازه میدهیم که دکمههای اعصاب ما را فشار دهند
- فصل دوم: باورهای غیرمنطقی که باعث میشوند به دیگران
- فصل سوم: یک جایگزین مناسب برای تفکر
- فصل چهارم: ده باور غیرمنطقی که ما از آنها استفاده میکنیم
- فصل پنجم: چطور تفکر غیرمنطقی خود را تغییر دهید
- فصل ششم: چگونه اجازه ندهیم افراد اعصابتان را به هم نریزید
- فصل هفتم: عامل اصلی عصبی شدن
- فصل هشتم: آزمون یکی به آخر
- فصل نهم: کثرت عواملی که اعصابتان را به هم میریزد
- فصل دهم: در مقابل آنها بایستید
- دربارهی نویسندگان
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.