کتاب جاناتان مرغ دریایی نغمهای است برای روح و جانهایی که بس طولانی و خاموش با خویش زیستهاند. جاناتان لیوینگسون مرغ دریایی داستانی است برای کسانی که میدانند بهجای فرسودن ردپای دیگران، جایی، راهی برتر برای زندگی وجود دارد؛ داستانی برای آنها که آرزوی پرواز در سر دارند. این حکایت کوچک تلنگری است برای ما، که راهی که باید دنبال کنیم پیش از این در درونمان مکتوب شده است. دیگران ممکن است نگاهمان کنند، ازادهی ما را تحسین کنند یا به ما کینه ورزند، اما تنها آزادی ما عشق ورزیدن است و انتخاب این که هر روز آنطور که آرزو داریم زندگی کنیم.
بخشی از کتاب جاناتان مرغ دریایی
جاناتان با دو مرغ دریایی دیگر ملاقات میکند که او را به “سطح بالاتر وجود” میبرند. هیچ بهشتی وجود ندارد، بلکه دنیایی بهتر است که از طریق کمال دانش کشف شود. او در آنجا با مرغ دریایی دیگری آشنا میشود که اشتیاق خود را به پرواز در میان میگذارد. جاناتان با خردمندترین مرغ دریایی یعنی چیانگ دوست میشود. چیانگ در مورد قدرت واقعی پرواز، از جمله چگونگی حرکت آنی به هر نقطه از کیهان به او بیشتر میآموزد. به گفته چیانگ، راز این است که “با دانستن اینکه قبلاً وارد شدهاید، شروع کنید.” جاناتان چیزهای زیادی یاد میگیرد، اما هنوز احساس میکند چیزی در زندگیاش کم است. او به زمین باز میگردد تا آنچه را که میداند با دیگر رانده شدگان به اشتراک بگذارد. جاناتان گلهای از مرغانهای دیگر را دور خود جمع میکند و به یکی از شاگردانش به نام فلچر لیند مرغ دریایی کمک میکند تا معلم شود. جاناتان دوباره بالهای خود را باز میکند تا برود و به گلههای جدید آموزش دهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.