نوآوری برای من بسیار مهم است. وقتی ۲۱ ساله بودم و در ساختمان کار میکردم، صبحهای سرد زمستان ساعت ۵ بیدار میشدم، سه بار سوار اتوبوسهای مختلف میشدم تا به محل کارم برسم و از صبح تا غروب، مصالح ساختمانی را جابهجا میکردم. اما الهامی به من شد که زندگیام را متحول کرد. فهمیدم که در قبال خودم و تمام اتفاقاتی که در زندگیام رخ میدهد، مسئول هستم. در حالی که در خانه که فقط یک اتاق داشت نشسته بودم، فکری به ذهنم متبادر شد: من مسئول اوضاع فعلیام هستم. از آن پس، هر اتفاقی برایم رخ میداد، خود را مسئول آن میدانستم. قرار نبود کسی به جای من تصمیم بگیرد. تصمیم گرفتم گذشته را فراموش کنم و برای نخستین بار زندگیام را از نو شروع کردم. برایان تریسی میگوید ممکن است آینده به نظرتان نامفهوم باشد، اما در حین خواند کتاب «نوآوری» ، به شما اطمینان میدهم که ادامهی زندگیتان، بهترین دوران زندگیتان خواهد بود. هرقدر تاکنون موفق بودهاید، تنها بخشی از آن چیز است که قرار است در طی ماهها و سالهای آینده به دست آورید. مطمئن باشید که هر تغییری در زندگیتان رخ میدهد، بخشی از اتفاقات بزرگتری است که در آینده رخ خواهد داد.
بخشی از کتاب نوآوری
شاید بزرگترین چالشی که با آن مواجه هستیم، از دست دادن شغل یا تغییر آن است. در آمریکا سالانه ۲۰ میلیون شغل از دست میرود یا تغییر میکند. خبر خوب این است که سالانه ۲۲ میلیون شغل جدید به وجود میآید. صرفنظر از اینکه سالانه صدها هزار کارگر جدید وارد بازار میشوند، بازار همچنان برای آنان مشاغل جدید فراهم میکند. امروزه، ۱۰۰ هزار نوع شغل در آمریکا وجود دارد که هر شغل دارای زیر مجموعههایی است. به دلیل این تغییرات، ممکن است در مرحلهی گذر قرار داشته باشید. به طور متوسط، کسانی که امروز در شغل جدیدی مشغول هستند، در ۲ سال گذشته ۱۱ شغل تمام وقت را تجربه کردهاند. طبیعی است که مردم از حرفهای به حرفه ی دیگر تغییر شغل دهند یا از این سوی کشور به سوی دیگر آن سفر کنند یا شغلشان را تغییر دهند. اکثر افراد کاملاً شغلشان را عوض میکنند. بسیاری از کارگران به این نتیجه میرسند که کارشان جذاب نیست، بنابراین تصمیم میگیرند آن را تغییر شغل دهند. اغلب به دلیل تغییر وضعیت اقتصادی، تغییر سلیقه مصرف کنندگان و رقابت در سطح ملی یا بینالمللی، بسیاری از صنایع فعالیتهای خود را کاهش میدهند یا کاملاً از بین میروند. ممکن است در سالهای آینده در برخی مشاغل شاهد کاهش تقاضا برای نیروی کار باشیم.
در آغاز قرن بیستم، تولید درشکه و پرورش اسب هزاران نفر را استخدام میکرد. وقتی برای نخستین بار اتومبیل اختراع شد، کسی به آن اهمیت نمیداد. اما ظرف چند سال، صنعت استفاده از اسب و در شکه و مشاغل مربوط به آن، از بین رفت و به تاریخ پیوست. در این زمان، صدها هزار و بعدها میلیونها شغل دیگر در صنعت اتومبیلسازی و لوازم یدکی آن به وجود آمد. مشاغل جدید تمیزتر و پردرآمدتر بودند و کیفیت زندگی مردم را بهبود دادند. در سال ۱۹۹۰ بزرگترین کارمندان بانک، عمده نیروی کار آمریکا را تشکیل میدادند. اما با اختراع کامپیوتر و ایجاد اینترنت، بانکها به نیروی کار کمتری نیاز داشتند. میلیونها کارمند بیکار شدند تا در مشاغل هیجانانگیزتر و پردرآمدتر مشغول به کار شوند. در دوران ترقی صنعت ملک و املاک در فاصلهی سالهای ۲۰۰٤ – ۲۰۰۷ هزاران نفر در این صنعت مشغول به کار شدند. بسیاری از آنان در زمانی کوتاه درآمد بالایی به جیب زدند. اما اقتصاد همواره در حال تغییر است. کماکان تعداد مشاغل جذابی که درآمدهای کلانی داشتند، کاهش یافتند. اوضاع زندگی بسیاری از مردم به هم ریخت و کسی دلیل اصلی این اتفاق را نمی دانست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.