چه میشد اگر معلمی میتوانست با طراحی روشی خاص و یاددادن درسی ویژه ،کاری میکرد تا شاگردانش بیست سال بعد آن را به یاد داشته باشند؟ چه میشد اگر مدیری میدانست چگونه تجربهای بیافریند که شادی و لذت مشتریانش را موجب شود؟ چه میشد اگر شما در خلق خاطراتی که برای فرزندانتان مهم است، مهارت بهتر و بیشتری داشتید؟ خوانندگان کتاب «قدرت لحظات» با مطالعه داستانهای روشنگر، کشف میکنند که چگونه تجارب مختصر زندگی را تغییر میدهند. چیپ و دن هیث با شرح داستانهایی نظیر تجربه دو بیگانهای که در یک اتاق همدیگر را ملاقات میکنند و ۴۵ دقیقه بعد، به بهترین دوستان یکدیگر تبدیل میشوند یا داستان جوانترین زن میلیاردر جهان که جرقه جهش خود را پرسشی میداند که پدرش سر میز شام مطرح کرد، به عناصر مشترک این محرکها میپردازند و به ما نشان میدهند که چگونه میتوانیم خالق تجارب غنیتر باشیم.
بخشی از کتاب قدرت لحظات
هنگام اندیشیدن به لحظات باید علاوهبر گذارها و لحظات عطف، نوع سوم تجربه را نیز در نظر گرفت، لحظات فرود. فرود در نقطه مخالف اوج یا فراز است. آنها لحظات تعیین کننده منفی هستند (لحظات دشواری یا درد یا اضطراب). فرودها را باید جبران کرد. بیشتر مواقع، فرود فقط یک حس مشترک است. برای مثال، دیزنی میداند که مردم از صفهای طولانی نفرت دارند، در نتیجه او با خلق تصاویر جالب به عنوان سرگرمی، استفاده از بازیگرانی که با مهمانها معاشرت میکنند و توجه به انتظاراتی که نسبت به مفهوم انتظار وجود دارد، در روشهایی سرمایهگذاری میکند تا این فرود را جبران نماید و این موضوع در زندگی ما به همین ترتیب آشکار است. به مطالعه کتاب در زمینه لحظات تعیین کننده نیازی نیست تا دریابید آیا شریک شما در رنج است یا نه. شما در آن لحظات حضور دارید. این در حالی است که بنا بر مشاهدات ما، حس مشترک ممکن است طیف محدودی داشته باشد. فارغالتحصیلی یک حس مشترک است، اما تجربه نخستین روز کاری، حس مشترک نیست. جشن چهلمین سالگرد تولد یک حس مشترک است، اما جشن هزارمین روز مدرسه، حس مشترک نیست و این موضوع درمورد فرودها نیز صادق است. به مثال کوچکی توجه کنید: فردی را در نظر بگیرید که خودرویی را اجاره میکند و در همین زمان از دنیا میرود. شکی نیست حس مشترک شما میگوید که خانواده متوفی میتوانند به سادگی خودرو را بازگردانند و اجاره را فسخ کنند، اما چنین نیست. بیشتر شرکتهای کرایه خودرو به جای مغتنم شمردن فرصتی برای ابراز همدردی در زمان دشوار، میگویند: پول اجاره را پرداخت کنید.
شرکت مرسدس بنز که در میان رقبای خود نادر است، یک نامه تسلیت به خانواده فرد اجاره کننده خودرو میفرستد و به آنها پیشنهاد بخشش اجاره بها را میدهد. یا بیمارانی را در نظر بگیرید که به تازگی از ابتلا به بیماری سرطان اطلاع حاصل کردهاند. پزشکان و پرستاران میدانند که در آن لحظات سنگین باید همدرد و حامی باشند اما رفاه و راحت طلبی پیشتاز است، پس (اقدام) سریع چه میشود؟ در بسیاری موارد، بیماران باید هفتهها یا بیشتر، به انتظار بنشینند تا بتوانند وارد زنجیره ملاقات با متخصصانی شوند که قرار است آنها را درمان کنند، اما در مرکز درمانی اینتر مانتین وضعیت چنین نیست. بنا بر گزارش لئونارد بری و دو تن از همکاران، در طول هفتهای که بیماری سرطان تشخیص داده شد از بیمار و خانواده او ملاقات به عمل میآید. آنها در اتاقی به انتظار مینشینند و اعضای مراقبت به نوبت در اتاق حضور پیدا میکنند؛ جراحان، آنکولوژیستها، متخصصان تغذیه، مددکاران اجتماعی و پرستاران. بیماران در پایان روز، با یک برنامه جامع مراقبتی و یک برنامه ملاقاتی زمان بندی شده مرکز را ترک میکنند. در اینجا هدف، کاهش اهمیت همدردی با بیمار نیست. بدون شک این موضوع مهم است. به عبارت سادهتر میتوان گفت که همدردی اقدامی رایج است، اما زمانبندی برای انجام دادن یک ملاقات سریع با حضور تمامی افراد مؤثر برای طرحریزی یک برنامه حمله، اقدام رایجی نیست؛ تلاشی آگاهانه برای جبران یک فرود است.
فهرست مطالب کتاب قدرت لحظات
- فصل اول: لحظات سرنوشتساز
- فصل دوم: اندیشه در لحظاتش
- فصل سوم: حلق لحظات اوج
- فصل چهارم: چهار چوبها را بشکنید
- فصل پنجم: سفر به دل حقیقت
- فصل ششم: بسط خود برای آگاهی
- فصل هفتم: دیگران را تصدیق کنیم
- فصل هشتم: تکثیر نقاط عطف
- فصل نهم: شجاعت را امتحان کنید
- فصل دهم: مفهوم مشترک بسازید
- فصل یازدهم: به پیوند ژرفا بخشید
- فصل دوازدهم: لحظهسازی مهم است
- فصل سیزدهم: مواجه با لحظات بحران
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.